loading...

TWICE - LAND

※ب جزیره وانس ھا خوش اومدین※

بازدید : 2249
جمعه 8 اسفند 1398 زمان : 4:05

سلام قسمت دوم فیک:«

+ به خوابگاه توآیس خوش آمدید.

همه متعجب مانده بودیم؛ چونکه اونجا خونه ویلایی و بزرگ بود و البته بگم که خیلی هم خوشگل بود.در رو برامون باز کرد و ما رفتیم داخل؛ وقتی وارد خونه شدیم متعجب مونده بودیم و عین مجسمه صاف وایستاده بودیم اون خونه خیلی شیک و پیک بود.

+ خب اینجا پنج تا اتاق خواب هست و شما باید توی اون پنج اتاق باشین . برای همین توی چهار اتاق دونفر و توی یه اتاق یه نفر سکونت میکنن.

- بعد چجوری تقسیم بندی میکنین؟؟

+ با قرعه کشی

برای یه لحظه جمع ساکت شد و همه آب دهن قورت دادن. بالاخره قرعه کشی شروع شد .

+ اول اتاق تکی رو انتخاب میکنیم.

کمی‌اسمها رو تکون داد و بعد برد جلوی مینا و گفت یدونه رو انتخاب کن . مینا یدونه رو برداشت و باز کرد و اسمی‌که خوند شد:« چهیونگ.»

بعد گفت میریم سراغ اولین اتاق و بعد کاغذ‌ها رو برد سمت چهیونگ . اون دو تا رو برداشت و خوند و شد:« داهیون و جویی.»

همینطور پیش رفت که اتاق‌ها به اینصورت شد:« ۱_ داهیون و جویی، ۲_ مینا و جیهیو ،۳_ مومو و سانا،۴_ من ( نایون) و جونگیون، ۵_ چهیونگ.

هرکس رفت داخل اتاقش اتاق من خیلی خوشگل بود خیلی خیلی خوشگل بود. اول کمی‌اتاق رو چک کردم بعد با جونگیون کمد‌ها رو تقسیم کردیم و وسایلمون رو چیدیم . خواستم روی تخت دراز بکشیم و خرف بزنیم که دیدیم همه بیرون نشستن.پس رفتیم بیرون.

مینا:«‌ بچه‌ها کی اینجا در حال حاضر دوست پسر داره؟؟

همه دستها بالا رفت به جز چهیونگ . اون گفت :« من از اول عمرم سینگل بودم!!»

مینا:« حالا به هر حال ما باید با اونا بهم بزنیم.

همه شوک شدن به جز من و جونگیون. همه روشون رو به ما کردند و گفتند:« ناراحت نیستین؟؟»

جونگیون:« تو از کجا میدونی مینا؟؟»

مینا:« الان که در زدند اون جی وای پی این رو به من گفت و تاکید کرد به شما هم بگم.»

نایون:« من مشکلی ندارم چون دوست پسرم چند روزه که دیگه نیست چون باهاش قهرم.»

همه سر تکون دادند و رفتند توی اتاقشون تا قضیه رو به دوست پسرشون بگن. اونجا معلوم شد دوست پسراشون با یه دختر دیگه هم دوست بودن و اصلا برای اونا اهمیتی قائل نبودند. اوضاع روانیشون حسابی بهم ریخته بود.

شب شد شام خوردیم و تصمیم گرفتیم فیلم ببینیم.من همون موقع یادم افناد که با دوست پسرم زنگ بزنم

+ سلام، نایونم

- سلام خوبی نایون

+ مرسی ببین یه چیزی رو باید بهت بگم. ما دیگه نمیتونیم باهام باشیم و باید بهم بزنیم(از استرس زیاد خیلی باید استفاده میکرد) این دستور کمپانی من هستش . من میدونم که تو با چندتا دختر دیگه دوستی و برات اصلا مهم نیست

هنوز داشتم حرف میزدم که گفت این رابطه تموم شد و تلفن رو قطع کرد منم زنگ زدم به دونگهه. اما اون تلفن رو جواب نداد یادم افتاد اون امشب شیفت هستش. چون اون یه دکتره و الان موقعیت چند روزه بحرانیه.

فیلم رو دیدیم وقتی که تموم شد همه رفتیم خوابیدیم. فردا صبح بعد از بیدار شدن حموم رفتیم، صبحونه خوردیم و یعد به سمت کمپانی رفتیم.

+ همه الان سینگلید؟؟

همه سر تکون دادیم

+ پس بریم برای انتخاب موقعیت در گروه.»

دانلود کاور loser از بلک پینک
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 5

آمار سایت
  • کل مطالب : 58
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 26
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 122
  • بازدید کننده امروز : 86
  • باردید دیروز : 22
  • بازدید کننده دیروز : 14
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 322
  • بازدید ماه : 442
  • بازدید سال : 442
  • بازدید کلی : 55081
  • کدهای اختصاصی